تکنولوژی موج سوم و ظهور چین
ظهور کشورهای نفتی در نقش مصرف کننده
در دهه ی ۹۰ میلادی شاهد ظهور تکنولوژی موج سوم بودیم و در در اواخر دهه ۹۰ میلادی شاهد استقرار اون بودیم.
با ظهور تکنولوژی موج سوم تولید در اردوگاه کشورهای غربی دو برابر شد، اقتصاد غریب باید ناشی از ضعف تقاضا سقوط می کرد.
چون عمده تولیدات غرب در ۶ کشور بود و ۶۰۰ میلیون جمعیت هم داشتن قبل از دوبرابر شدن تولیدات ، کالاهای تولید شده رو تو کشورهای خودشون جذب می کردند.
حالا که تولید دو برابر شده دیگر این ۶۰۰ میلیون نفر ظرفیت جذب تولیدات جدید را نداشتند ، پس اقتصاد غرب ناشی از ضعف تقاضا باید سقوط میکرد و شرکت ها و کمپانی های تولیدی و خدماتی که تکنولورژی موج دومی بودند ورشکست میشدند.
در اصل دو اتفاق میتوانست رخ بدهد
یا باید نصف کارخانهها ورشکست میشدند و تعطیل میکردند یا باید مصرف به نوعی دو برابر میشد
راه حل اقتصاد جهانی این بود تا با افزایش قیمت نفت زمینه ی این فراهم شود تا کشورهای نفتی اضافه تولید رو جذب کنند.
بنابراین با افزایش سنگین قیمت نفت در کشورهای نفتی، برای کالاهای تولید شده توسط شرکت ها و کمپانی های غربی تقاضا ایجاد کردند و از یک فروپاشی بنیادین جلوگیری شد.
حالا که قرار شد نفت گران بشود تا اضافه تولید جذب شود جهان به نقدینگی بیشتری نیاز داره در نتیجه تجارت جهان باید رشد کند. پس واردات آمریکا باید بالا می رفت وارداتش بیشتر از صادرات اش میشد تا از جهان کالا وارد کند و دلار آمریکا از آن خارج شود.
از سال سوم ریاست جمهوری خاتمی نفت به مدت ۱۵ سال ، سال به سال گران تر میشد طوری که نفت برنت ۱۸ دلاری در سال ۹۹ میلادی در سال ۲۰۱۴ در حدود ۹۸ دلار در هر بشکه معامله میشد. کشورهای نفتی هم این اضافه تولید رو جذب میکردند و سعی میکردند با روش های مصرف رو در کشورهای خود بالا ببرند، البته که تمایل به این بود تا در این کشورها افزایش قیمت نفت زمینه توسعه رو در این کشورهای نفتیفراهم نکند بلکه فقط مصرف رو بالا ببرند. در سال ۲۰۱۴ قیمت نفت سقوط کرد و به بشکه ای ۳۵ دلار رسید…
ظهور چین در نقش مصرفکننده
بعد از سقوط قیمت نفت به بشکهای ۳۵ دلار یک سوال پیش اومد ، حالا که قیمت نفت پایین اومده و اگر قرار هست این روند نزولی قیمت نفت ادامه داشته باشه و کاهش قیمت نفت دوام داشته باشد ، از آنجایی که جهان دوباره با اضافه تولید مواجه میشود اضافه تولید جهان رو چه کسانی قرار هست جذب کنند ؟
چند راهکار وجود داشت :
- یا قیمت نفت دوباره افزایش پیدا کند
- یا کشورهای نفتی وام بگیرند و در حد گذشته مصرف کنند
- یا کشورهای نفتی از پسانداز های خودشان در بانک های جهان استفاده کنند و مثل گذشته مصرف کنند
- یا یک کشور دیگر پیدا شود و نقش مصرف کننده رو بر عهده بگیره و جایگزین کشورهای نفتی بشود.
اینجا چین میشود موتور رشد اقتصاد جهانی ، مردم چین به شدت مصرف رو بالا میبرند و دولت چین هم یک سیاست انبساطی شدید پولی رو در پیش میگیرد
بنابراین مصرف در جهان از کشورهای نفتی شیفت پیدا کرد به چین و ما شاهد ظهور چین در نقش مصرف کننده در اقتصاد جهانی بودیم.