اقتصاد جهانیاقتصاد جهانی به زبان ساده

حباب اقتصادی چیست؟

نحوه‌ی تشخیص حباب دارایی و دلایل شکل‌گیری آن

حباب دارایی زمینه ایجاد برخی از مخرب‌ترین و سنگین‌ترین رکودها در تاریخ اقتصاد جهانی را فراهم کرده است.

حباب بازار سهام در سال ۱۹۲۹ که به رکود بزرگ(The Great Depression) هم شناخته می‌شود، حباب دات‌کام در سال ۲۰۰۱، بحران مالی و حباب املاک و مستغلات در سال ۲۰۰۸، مثال‌هایی از حباب‌ دارایی‌ هستند که به دنبال آنها رکودهای سنگینی در اقتصاد جهانی شکل گرفته است.

در ادبیات افتصادی مفهوم حباب اقتصادی چیست و نحوه‌ی تشخیص آن در بازارهای سهام، مسکن، و کامودیتی‌ به چه شکل است؟

مفهوم حباب اقتصادی

اگر بخواهیم مفهوم حباب اقتصادی را به زبان ساده بیان کنیم می‌توان اینگونه گفت که؛

حباب اقتصادی یعنی یک سری از کالا‌ها بیشتر از ارزش واقعی‌شون قیمت‌گذاری می‌شوند، دراصل در حباب اقتصادی، ثروت یک عده‌ای بیش از حد ارزش‌گذاری شده است.

حباب معمولا در سه‌جا تشکیل می‌شود؛ بازار سهام، بازار مسکن و بازار کامودیتی‌ها، تصویر زیر مراحل ایجاد حباب را در بازارهای مالی نشان می‌دهد.

یکی از دلایل شکل‌گیری حباب در اقتصاد، سیاست‌های انبساطی است و چیزی که مشخص است این است که آمریکا همیشه نمی‌تواند سیاست انبساطی در پیش بگیرد.

چاپ دلار و واردات کالا در نهایت منجر به تشکیل حباب می‌شود و فدرال رزرو هیچگاه حبابی شدن بیش از حد اقتصاد رو نمی‌پذیرد یعنی اجازه شکل گیری حباب سنگین را در اقتصاد نمی‌دهد و با بالا بردن نرخ بهره زمینه ترکیدن حباب اقتصادی را فراهم می‌کند.

چرخه بوجود آمدن حباب اقتصادی در بازارهای مالی

دلایل شکل‌گیری حباب اقتصادی چیست؟

به‌طور کلی بر سر دلایل شکل گیری حباب در میان اقتصاددانان اختلاف نظرهای زیادی وجود دارد، برخی از اقتصاددانان دلایل شکل گیری حباب را سیاست‌های غلط بانکی می‎دانند و برخی دیگر دلیل آن را به احساسات و رفتارهای سرمایه‌گذاران نسبت می‌دهند.

در زیر به برخی از دلایل شکل گیری حباب اشاره شده است؛

  • نقدینگی:

یکی از اصلی‌ترین دلایل حباب قیمتی و اقتصادی، سیاست‌های انبساطی شدید و تزریق نقدینگی بیش از حد است.

رشد بی رویه نقدینگی که از طرف دولت صورت می‌گیرد، باعث رشد سریع تقاضا برای کالاها و خدمات شده و چون در کوتاه مدت عرضه کالا و خدمات محدود است، این امر منجر به ایجاد تورم و حباب اقتصادی می‌شود.

  • رفتار توده‌وار مردم:

رفتار توده‌وار مردم یکی از جنبه‌های اقتصاد رفتاری است. انسان‌ها به طور ذاتی تمایل دارند تا از آن‌چه که دیگر افراد جامعه و محیط‌شان انجام می‌دهند پیروی کنند، حتی اگر بدانند کاری که انجام می‌دهند غیرمنطقی است.

مردم در پس ذهن خود می‌دانند که به دنبال سود بودن و سرمایه‌گذاری روی شرکتی که هیچ برنامه‌ای برای کسب و کار و یا حتی یک محصول مشخص و تعریف‌شده‌ای ندارد، غیر منطقی و اشتباه است.

اما به این دلیل که دیگران نیز دارند این کار را انجام می‌دهند، برخلاف عقایدشان رفتار می‌کنند و سرمایه‌گذاری اشتباهی را مرتکب می‌شوند.

  • پیش‌بینی اشتباه براساس روندهای گذشته:

یک دلیل دیگر شکل‌گیری حباب بررسی قیمت‌ها به صورت تاریخی و پیش‌بینی حفظ رویه فعلی است. مثلا این‌که اگر در گذشته قیمت‌ها با نرخ X رشد کرده‌اند، تا همیشه با این نرخ به افزایش خود ادامه خواهند داد.

در نتیجه سرمایه‌گذاران برای خرید یک دارایی بیش از ارزش واقعی‌اش پرداخت ‌می‌کنند تا به خیال خودشان سود بیشتری به دست آورند.

مثالی از حباب اقتصادی؛ حباب دات کام

در دهه ۹۰ میلادی تکنولوژی موج سوم جایگزین تکنولوژی موج دوم شد و تولید در اقتصاد جهانی دو برابر شد، در نتیجه جهان با مازاد تولید رو‌به‌رو شد.

با ظهور تکنولوژی موج سوم (نماد اون موبایل و همه‌گیری اینترنت بود)، تکنولوژی موج دوم غیراقتصادی شد هم در بخش تولید و هم بخش خدمات اما از یک طریق جلوی ورشکستگی شرکت‌ها گرفته شد؛

در اروپا و آمریکا قبل از دهه ۹۰ میلادی، سازمان بازنشستگی موظف بود که در دوران بازنشستگی به شما پول پرداخت کند، در اوایل دهه ۹۰ میلادی سهام رو جایگزین این موضوع کردند.

بنابراین هم فرد و هم سازمان بازنشستگی پول را صرف خرید سهام کردند، با هجوم مردم سهام همینطور شروع به رشد کرد، در این بین هم سازمان‌ها و افرادی که سهام نخریده بودند می‌دیدند سهام هر روز گران‌تر می‌شود، در نتیجه اونها هم برای خرید اقدام می‌کردند تا از این رشد قیمت‌ها بی‌نصیب نمانند…

اما این وضعیت خوش‌بینانه، در سال ۲۰۰۰ در هم شکست و حباب بورسی شرکت‌های اینترنتی ترکید. به شکلی که قیمت سهام شرکت سیسکو که امروزه برای همه‌ی ما شناخته شده است از ۸۰ دلار به ۱۴ دلار و سهام شرکت آمازون از ۱۰۷ دلار به ۱۷ دلار کاهش یافت.

جالب اینجاست که سیسکو و آمازون هنوز خوش‌شانس های آن ماجرا بودند، چرا که به رغم سقوط شدید در بازار سرمایه، از ترکیدن حباب دات کام‌ها در سال ۲۰۰۰ جان سالم به در بردند.

این در حالی که شرکتهای بسیاری زیادی در آن زمان ناپدید شدند و امروزه نامی از آنها وجود ندارد.

در آن سال‌ها بخش مهمی از سرمایه‌ی مردم در بورس به سمت شرکت‌های اینترنتی و آنلاین رفته بود. به همین علت، کل شاخص NASDAQ (نزدک) هم به همراه این حباب، رشد کرده و در نهایت هم با ترکیدن حباب، سقوط کرد.

چگونه حباب دارایی را تشخیص دهیم؟

در ادامه شاخص‌هایی را معرفی می‌کنیم که به ما در تشخیص حبابی بودن بازار دارایی های مختلف کمک می‌کند.

با استفاده از این شاخص‌ها در گام اول یک دید نسبتا خوبی از بازار دارایی‌ها خواهیم گرفت. در ادامه نحوه‌ی تشخیص حباب بازار سهام، حباب بازار مسکن و حباب بازار کامودیتی‌ها را بررسی خواهیم کرد.

حباب بازار سهام

یکی از شاخص‌هایی که برای بررسی حباب در بازار سهام بشدت مفید است؛ نسبت ارزش بازار سهام به تولیدات ناخالص داخلی (Market capitalization-to-GDP)  است. این نسبت ارزش تمام سهام را در سطح کل با ارزش کل تولید کشور مقایسه می کند.

نسبت ارزش بازار سهام به تولیدات ناخالص داخلی

  • به طور معمول، نتیجه ای که بیش از ۱۰۰٪ است، نشان می دهد که بازار بیش از حد ارزش گذاری شده است و در بازار بورس حباب شکل گرفته است. هرچه فاصله این عدد از ۱۰۰ بیشتر باشد، بازار حبابی‌تر و ریسک آن بیشتر خواهد شد.
  • در حالی که ارزش حدود ۵۰٪، نشان‌دهنده این موضوع است که بازار دچار حباب منفی است و کمتر از ارزش واقعی آن ارزش‌گذاری شده است.
  • اگر این نسبت بین ۵۰ تا ۷۵ درصد باشد، می توان گفت که بازار نسبتاً کم ارزش‌گذاری شده است. همچنین، اگر این نسبت بین ۷۵ تا ۹۰ درصد باشد، ارزش بازار سهام منصفانه است.
  • اگر در محدوده ۹۰ تا ۱۱۵ درصد قرار گیرد، بازار بیشتر از آنچه باید، ارزش‌گذاری شده است.
  • اعداد بیشتر از ۱۱۵ درصد هم ریسک بسیار بالایی دارد.

با این حال، در سال‌های اخیر، بحث داغی بین تحلیل‌گران برای تعیین اینکه چه درصدی نشان دهنده ارزش‌گذاری پایین و ارزش‌گذاری بالای بازار است، شکل گرفته است.

با توجه به اینکه این نسبت طی یک دوره زمانی طولانی روند رو به رشدی را داشته است. بنابراین این اعداد می‌تواند کمی بالا و پایین شود.

 حباب بازار مسکن

یکی از ابزارهای تشخیص حبابی بودن بازار مسکن در کشورهای مختلف بررسی شاخص (House Price Index) است، این شاخص اطلاعات بسیار ارزشمندی را درباره وضعیت قیمت مسکن در آن کشور به ما می‌دهد، کافیست تا عدد این شاخص را با عدد ۱۰۰ مقایسه کنید.

اگر عدد شاخص از ۱۰۰ بالاتر بود نشان‌دهنده حبابی بودن بازار مسکن در آن کشور است و به میزانی که این عدد از ۱۰۰ بیشتر می‌شود, نشانه‌ای از بالا بودن قیمت‌ها و حباب بیشتر در بازار مسکن است.

حباب بازار کامودیتی

یکی از ابزارهای تشخیص حباب در بازار کامودیتی‌ها استفاده از شاخص  bloomberg commodity index است، این شاخص قیمت قراردادهای آتی کالاهای فیزیکی را در بازارهای کالا دنبال می کند.

شاخص بلومبرگ در حال حاضر دارای ۲۳ قرارداد آتی کالا در شش بخش است. در حال حاضر هیچ کالایی نمی تواند بیش از ۱۵ درصد از شاخص را تشکیل دهد و هیچ بخشی نمی تواند بیش از ۳۳ درصد از شاخص را تشکیل دهد.

در جدول زیر وزن هر کالا در شاخص کامودیتی بلومبرگ بررسی شده است.

 

چگونه حباب دارایی منجر به رکود می‌شود؟

حباب دارایی زمانی اتفاق می‌افتد که قیمت یک دارایی مانند؛ سهام، اوراق قرضه، املاک و مستغلات و یا هرکالایی بیش از ارزش واقعی اون قیمت‌گذاری ‌شود، بدون اینکه عوامل بنیادی، این افزایش قیمت را توجیه کنند.

چیزی که حباب اقتصادی را متفاوت می‌کند این است که قیمت‌ یک دارایی‌، از ارزش بنیادی آن فراتر می‌رود، و حتی به جای اصلاح به سمت قیمت‌های تعادلی مورد انتظار، به صعود ادامه می‌دهد و حتی قیمت، بالا هم می‌ماند.

یکی از دلایل این اتفاق پمپاژ پول و سرمایه جدید به سمت آن کالا یا دارایی است که زمینه بالا رفتن بیشتر یا حفظ قیمت، در سطوح بسیار بالا را فراهم می‌کند.

مراحل تشکیل حباب اقتصادی و شکل‌گیری رکود

گسترش حجم عرضه پول به اقتصاد

هنگامی که بانک مرکزی، عرضه پول و اعتبار را به اقتصاد گسترش می‌دهد، واحدهای پول جدید وارد اقتصاد شده و در دست گروه اول از فعالان اقتصادی کشور قرار می‌گیرد که به نوعی وظیفه پخش کردن این پول را در اقتصاد دارند.

آنها با با خریدهای کلان، سرمایه‌گذاری‌های جدید، پرداخت حقوق و… پول را در اقتصاد پخش می‌کنند و درنهایت هم به تدریج بین سایر فعالین اقتصادی کشور  این پول دست‌به‌دست می‌شود.

بنابراین دریافت‌کنندگان اولیه این پول‌های جدید خلق شده، می‌توانند قبل از افزایش قیمت دارایی‌ها پول خود را سرمایه‌گذاری و رشد دهند.

زمانی که به هر دلیلی و ناشی از هر سیاستی بخش زیادی از پول‌های خلق شده به سمت یک بازار خاص و یا یک دارایی خاص حرکت کند، قیمت نسبی دارایی‌ها در مقایسه با سایر دارایی‌ها بهم می‌خورد، این همان چیزی هست که باعث ایجاد حباب قیمت دارایی می‌شود.

مانند: خرید سهام شرکت‌های اینترنتی و تکنولوژی محور که زمینه ایجاد حباب دات‌کام رو فراهم کرد.

مانند یک گلوله برفی، حباب دارایی از خودش تغذیه می‌کند، زمانی که قیمت دارایی با نرخی بسیار بالاتر از بازار، شروع به افزایش می کند.

قطع عرضه پول به اقتصاد

در ادامه نیز سرمایه گذاران فرصت طلب و سفته بازان وارد عمل می شوند و زمینه افزایش بیشتر قیمت را فراهم می‌کنند. این منجر به گمانه زنی بیشتر درباره افزایش بیشتر قیمت می شود که توسط عوامل بنیادی بازار پشتیبانی نمی‌شود.

مشکل از جایی شروع می‌شود که  که حباب دارایی چنان سرعت می‌گیرد که مردم عادی، که عملاً آخرین دریافت‌کنندگان پول تازه‌ایجاد شده توسط بانک‌مرکزی هستند، با دریافت حقوق خود و یا درآمد کسب‌و‌کارشان وارد بازار می‌شوند تا فرصت کسب سود را از دست ندهند.

از قضا بسیاری از آنها تجربه سرمایه‌گذاری کمی دارند و یک نکته بسیار مهم را در نظر نمی‌گیرند که حباب قیمت دارایی‌ها بدون تزریق و خلق اعتبار (پول) جدید قدرت ادامه حیات را ندارد.

در نهایت هم دریافت‌کنندگان اولیه پول‌های خلق شده، سهام و دارایی خودشان را به مردم عادی که آخرین گروه دریافت‌کنندگان پول‌های خلق شده هستند می‌فروشند.

از آنجایی که پول جدیدی خلق نشده است، پول‌های قبلی ایجاد شده، قدرت افزایش قیمت دارایی رو  ندارند و قیمت‌ها یا خیلی افزایش پیدا نمی‌کنند یا ثابت باقی می‌مانند.

در واقع مردم عادی یا سود کمی می‌کنند یا بدون سود به بازی ادامه می‌دهند، تا جرقه‌ی سقوط قیمت دارایی فراهم شود و آن بازار در رکود غرق شود.

در همین رابطه می‌توانید مقاله رکود اقتصادی چیست را مطالعه کنید.

کشف قیمت:
قیمت‌ها معمولا در هر بازاری درحال نوسان هستند و افزایش و کاهش می‌یابند، اما در طول زمان به سمت ارزش بنیادین خود حرکت می‌کنند

در اصل ما در اقتصاد غالبا شاهد حباب منفی یا حباب مثبت در قیمت‌ها هستیم و دارایی‌ها، یا پایین‌تر از قیمت تعادلی خود قیمت‌گذاری شده‌اند و یا بالاتر از قیمت تعادلی خود، اما درنهایت به سمت قیمت تعادلی خود حرکت می‌کنند.

حباب اقتصادی چگونه متوقف می‌شود؟

اقتصاد آمریکا نقش خود تنظیمی دارد؛ دلار چاپ می‌کند، نقدینگی به اقتصاد جهانی تزریق می‌شود، این دلارهای تزریق شده به اقتصاد جهانی تورم ایجاد می‌کند. آمریکا با تورم کاری ندارد ولی وقتی تورم سنگین شد و حباب شکل گرفت، حباب را می‌ترکاند.

مکانیزم ترکاندن حباب به این شکل است؛ در وهله اول چاپ دلار را متوقف می‌کند و بعد از آن دلارها را از اقتصاد جمع می‌کند؛

به این شکل که اوراق می‌فروشد اما پول (درآمد حاصل از فروش اوراق) را مجدد به اقتصاد برنمی‌گرداند.

اینکار باعث می‌شود تا سطح پول در اقتصاد کم بشود، در نتیجه نرخ بهره بالا می‌رود و افزایش نرخ بهره در اقتصاد باعث ترکیدن حباب دارایی می‌شود.

از جنگ جهانی اول به این طرف اقتصادی جهانی ۱۱ بار حبابی شده و فدرال رزرو با افزایش نرخ بهره زمینه ترکیدن حباب را فراهم کرده جز یکبار؛

در سال ۱۹۷۳ اقتصاد آمریکا ریخت اما دلیل آن بالا رفتن نرخ بهره نبود. افزایش قیمت نفت بود که همان اثر بالا بردن نرخ بهره را در اقتصاد جهانی بجا گذاشت.

چراکه بالا رفتن قیمت نفت درست مثل وضع کردن یک مالیات سنگین بر اقتصاد جهانی است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا